یه وقتای آدم اونقدر تنهاست که آرزو داره یکی صداش کنه حتی اشتباهی...!!

[+] نوشته شده توسط بیگی در 18:41 | |

ت

گاه تنها میشوم تنهاتر از همه٬

[+] نوشته شده توسط بیگی در 18:35 | |

. کلمات بی صدای تو روحم را نوازش می کند انگار در پس تنهایی انگشتان آشنایی ساز مرا می نوازد به وسعت لبخند آهنگین می شوم ... نت های آرام ، کوتاه و مداوم ... لحظه دلنشین می شود آرام می شوم ....

[+] نوشته شده توسط بیگی در 12:3 | |

برایِ بارِ هزارم می خوانم
:

آقای مسافر! قادرم شما را با چهارده
شاخه گل سرخ ،

یک جلد دیوانِ حافظ و به عددِ سالِ تولدتان ، بوسه
؛

به ماندن دعوت كنم ؟ آیا قادرم ؟ !!

[+] نوشته شده توسط بیگی در 10:23 | |

به همديگر مي رسيم

حتي اگر

ديوار چين بين دست هايمان باشد ...

کجي
از خاطرات برج پيزا محو خواهد شد،

هر کجا
که

داربست هايمان باشد !!!

[+] نوشته شده توسط بیگی در 10:22 | |

نامتــــ را كــــه مي شنومـ

درستــــ مثل
آنروزهـــــا

بنــد دلـــمـ

يكجـــا پــــاره ميشود

و شــرمـ
استــــ

كـــه مي نشيند

روي گــــونــه هاي

مـن ِ هميشه
عــاشق ِ تــ ــو

[+] نوشته شده توسط بیگی در 10:19 | |

ا

[+] نوشته شده توسط بیگی در 17:34 | |

کم کم یاد خواهم گرفت با آدمها همانگونه باشم که هستند

[+] نوشته شده توسط بیگی در 17:34 | |

[+] نوشته شده توسط بیگی در 12:32 | |

سر خاک من...!!

اونی که بیشتر اذیتم کرد بیشتر گریه میکنه...!!

اونی که نخواست ما رو بالاخره میاد دیدن جسدم...!!

اونی که حتی نیومد تولدم زیر تابوتمو گرفته...!!

اونی که سلام نمیکرد میاد برا خدافظی...!!

عجب روزیه اون روز...!!

حیف كه اون موقع خودم نیستم

[+] نوشته شده توسط بیگی در 19:19 | |