سکوتم را دوست دارم

چون در ان گله ای نیست

گاهی سکوت دلی را میشکند

گاهی دلی را به دست می اورد

گاهی از دلتنگی حکایت میکند

گاهی بغض در گلو خفته است

گاهی حرف در راه مانده است

گاهی اوقات سکوت سخن بی کلام است

وگاهی

سکوت گریه بی صدای دل یک عاشق است

[+] نوشته شده توسط بیگی در 10:18 | |

صدای باران می آید

دلم جایی تنگ است

تو گریستی یا من؟ نمیدانم

شاید هم هردوی ما

من برای او, و او برای دیگری

[+] نوشته شده توسط بیگی در 10:17 | |

ارام می ایم همان جای همیشگی

سر همان ساعت همیشگی

با همان شوقی که میشناسیش

با خودم حرف میزنم

برای خودم خاطره تعریف میکنم

و بیصدا مثل همیشه میروم

بی انکه تو امده باشی

....................................

[+] نوشته شده توسط بیگی در 10:17 | |

[+] نوشته شده توسط بیگی در 10:16 | |

مادر مثل مداد میمونه

با هر تراش نابودشدنشو میتونی ببینی

پدر مثل خودکار میمونه

در ظاهر هیچ عوض نمیشه

ولی یه باره از کار میوفته

[+] نوشته شده توسط بیگی در 10:16 | |

صدای باران می آید

دلم جایی تنگ است

تو گریستی یا من؟ نمیدانم

شاید هم هردوی ما

من برای او, و او برای دیگری

[+] نوشته شده توسط بیگی در 10:16 | |

[+] نوشته شده توسط بیگی در 10:15 | |

اگه قصر شاهی تو برای من جایی نداره

کلبه خاکی من قابل تورو نداره

...........................................

[+] نوشته شده توسط بیگی در 10:14 | |

گاهی وقت ها ادما در عرض چند ثانیه

دل کسیو که دوسش دارن رو میشکنند

منو بابت اون ثانیه ها ببخش

[+] نوشته شده توسط بیگی در 10:13 | |

پرستوها چرا پرواز کردید ؟؟

جدایی را شما اغاز کردید

خوشا انان که دلداری ندارند

به عشقو عاشقی کاری ندارند

........................................

[+] نوشته شده توسط بیگی در 10:11 | |